
گفتگو با دکتر علی پورامیری
از چهار دوره حضور در نظام پزشکی تا راهاندازی کلینیک نیمه شعبان
دکتر علی پورامیری متولد سال ۱۳۲۸ در رفسنجان هستند. ایشان در سال ۱۳۴۷ وارد دانشکده پزشکی تهران شدند و بعد از فارغ التحصیلی و گذراندن دوران سربازی، در سال ۱۳۵۶ در بیمارستان شفا یحیائیان تهران در رشتهی ارتوپدی فعالیت کردند. با وجود امکاناتی که در تهران برای ایشان فراهم بود، به خاطر تعلق خاطری که به کرمان داشتند، در سال ۱۳۶۰ به زادگاهشان بازگشتند و در بیمارستان باهنر کرمان فعالیت خود را آغاز کردند.
در سال ۱۳۷۰ به دعوت دانشگاه علوم پزشکی کرمان، در گروه ارتوپدی به مدت ۲۰ سال به عنوان مدیر گروه این رشته مشغول به کار شدند. دکتر پورامیری همان سال در انتخابات سازمان نظام پزشکی کرمان شرکت کردند و ۲ دوره عضو هیئت مدیره و ۲ دوره به عنوان رئیس هیئت مدیرهی سازمان ایفای نقش کردند.
از جمله فعالیتهای ایشان در زمان ریاست میتوان به خرید زمین سازمان نظام پزشکی به اسم سازمان، ساخت ۲۴۰ واحد منزل در بلوار پزشک برای اعضای نظام پزشکی و خریداری قطعات زمین در هفت باغ علوی برای اعضای سازمان اشاره کرد. ایشان در آخرین دوره ریاست خود و بعد از آن، بعنوان دادستان سازمان نیز فعالیت میکردند.
به مناسبت چندین دهه فعالیت دکتر پورامیری و ارائه خدمات متعدد به جامعهی پزشکی کرمان، گفتگویی با ایشان داشتهایم که شما را به مطالعهی آن دعوت میکنیم:
لطفا از خاطرات خود در دورانی که رییس سازمان و دادستان بودید، بگویید؟
اتفاقاتی که در نظام پزشکی رخ میداد زیاد دلچسب نبود، چون همیشه پیگیری بحث شکایات بود. اما یک خاطره جالب این بود که روزی شخصی برای شکایت آمد و گفت من رفته بودم پیش آقای دکتر فلانی که داشت چایی با نبات میخورد. من ازش پرسیدم: «آقای دکتر چایی با نبات خوبه؟» که دکتر ناراحت شدند و به من گفتند «مگه فضولی!؟» من هم پیش زن و بچهام که همراهم بودند، کم آوردم! الان هم جهت شکایت آمدهام…
با پزشک محترم صحبت کردیم، ایشان اهل کرمان نبودند. به ایشان گفتم: آقای دکتر این بندهی خدا که سوال بدی نپرسید. گفت: در شهر شما به هر که بگویند چایی با نبات میخوری، یعنی معتادی و یک جور توهین است! از این مدل سوتفاهمها در پروندهها زیاد رخ میداد.
با توجه به اینکه جنابعالی در طی دورهای عضو هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی بودید، عملکرد سازمان در آن زمان و زمان حال حاضر را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به اینکه اکنون در سازمان فعالیتی ندارم، زیاد نمیتوانم قضاوت کنم اما چیزی که میدانم این است که سال به سال میزان شکایتها بیشتر میشود که عمده آنها ناشی از کم توقعی بیماران نسبت به پزشکان است و خطاهای پزشکی خیلی کم پیش میآید.
طبق تجربهی چندسالهای که دارم، اگر پزشکان با بیماران خود صحبت کنند و آنها را در مورد نوع بیماری و پیامدهای آن آگاه کنند، شکایات بسیار کاهش پیدا میکنند.
جایگاه نظام پزشکی را برای بررسی این معضل و پیشبرد اهدافش چقدر پررنگ میبینید؟ و فکر میکنید این جایگاه چگونه باید احیا شود؟
سازمان نظام پزشکی بزرگترین صنف پزشکان است، اما متاسفانه قدرت اجراییاش کم است. در دوره ریاست بنده، تعیین تعرفههای پزشکی به دست سازمان نظام پزشکی بود و یکی از مزیتهای آن این بود که پزشک از بیمار هزینهی بیشتری نمیگرفت. اما الان این تعرفهها به دست بیمه افتاده و اعداد در مقابل زحمات پزشکان بسیار ناچیز هستند و بیمار با توجه به هزینههای دارو، بیمارستان، عمل و… باید هزینهای جداگانه به پزشک بپردازد.
سازمانهای بیمهگر باید حق و حقوق را به موقع بپردازند. طبق قانون ما باید اسناد و مدارک هر ماه را در پایان همان ماه ارسال کنیم. بیمه ها این موارد را طی یک ماه بررسی و در صورت وجود هرگونه نقص یا اشکال به ما اطلاع بدهند و بعد از رفع مشکل و گذشت حداکثر دو ماه، هزینه را واریز کنند. وقتی این اتفاق نیفتد و چندین ماه طول بکشد و تعرفهها هم غیرمنطقی باشند، مراکز درمانی یا پزشکان دچار اشکالات زیادی میشوند. اگر تعیین تعرفه در اختیار صنف مربوطه باشد، از این اتفاقات جلوگیری خواهد شد.
وضعیت رشته پزشکی را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید و نقش سازمان نظام پزشکی در این رابطه چیست؟
سازمان نظام پزشکی باید با وزارتخانه و بیمهها ارتباط برقرار کند و بتواند از جامعه پزشکی با قدرت دفاع کند تا هر قانونی مصوب نشود. متاسفانه جوانان ما دیگر تمایل به رشته پزشکی ندارند. در صورتی که در گذشته برای رسیدن به رشتههای پزشکی پشت در کلاسها صف میکشیدند. اما الان برخی تخصصها حتی داوطلب ندارند. جای تاسف است که در جامعه فعلی شاهد خودکشی، مهاجرت و یا کنارهگیری پزشکان هستیم.
مهمترین چالش این روزهای رشتهی ارتوپدی چیست؟
متاسفانه کمبود انواع پروتز مهمترین چالش و نگرانی ماست. برای مثال بسیاری از بیماران نیاز به تعویض مفصل دارند که متاسفانه الان وجود ندارد.
راز انرژی زیاد شما چیست؟ و چطور در ۷۵ سالگی همچنان با قدرت مشغول فعالیت هستید؟
البته بنده به دلیل کسالت دیگر عمل جراحی انجام نمیدهم و کمی سرپا ایستادن هنگام عمل برایم دشوار شده اما همچنان بیماران را ویزیت میکنم. من با شوق بیمارستان نیمه شعبان را احداث کردم تا بتوانم خدمتی به جامعه بکنم. وگرنه در این سن هر روز صبح آمدن و اداره کردن بیمارستان جز مشکلترین کارها است.
به عنوان کلام آخر، اگر مطلبی وجود دارد که فکر میکنید همکاران جامعه پزشکی باید از آن آگاه شوند، لطفا بفرمایید؟
با توجه به مشکلات جامعه، ما باید برای مملکت خودمان کار کنیم. درست است که پزشکان از روی ناچاری مهاجرت میکنند، اما اعتقاد بنده این نیست و به جوانان مملکتم توصیه نمیکنم از ایران بروند چون در این آب و خاک به دنیا آمدهایم و رشد کردیم.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.