
گفتوگو با دکتر فاطمه نبیپور
رعایت اخلاق حرفهای از دانشجویان تا پزشکان جوان
دکتر فاطمه نبیپور، متولد سال ۱۳۳۸ در کرمان، از پیشگامان حوزه پزشکی در این استان هستند. به دلیل شغل پدرشان که از افسران ارتش بودند، از یکسالگی به استانهای مختلف چون آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، لرستان، فارس و تهران سفر کردند و تحصیلات خود را در مدارس این مناطق به پایان رساندند.
در سال ۱۳۵۶، جزو نخستین دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان شدند. در سال ۱۳۶۵، تحصیلات تخصصی خود را در رشته پاتولوژی در دانشگاه شیراز آغاز کردند و در همان شهر با همسری از دیار فارس ازدواج کردند.
پس از بازگشت به کرمان، در سال ۱۳۷۰ به عنوان عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان فعالیت خود را آغاز کردند. در سال ۱۳۷۳، آزمایشگاه خصوصی خود را تأسیس کردند و تا به حال همچنان در خدمت مردم کرمان هستند. ایشان همچنین سالها تجربه فعالیتهای صنفی را در کارنامه خود دارند و در بهمنماه ۱۴۰۱ پس از ۳۰ سال و ۶ ماه خدمت، بازنشسته شدند.
از چه زمانی و چگونه همکاری شما با سازمان نظام پزشکی کرمان شکل گرفت؟
از سال ۱۳۷۶ یا ۱۳۷۷ به عنوان عضو هیئت بدوی در سازمان نظام پزشکی کرمان فعالیت خود را آغاز کردم و همچنان با این سازمان همکاری دارم. در یک دوره به عنوان عضو علیالبدل دوم هیئت مدیره نظام پزشکی انتخاب شدم و در دو دوره متوالی نیز به عنوان نماینده پاتولوژیستها در هیئت مدیره فعالیت کردم.
مهمترین چالشها و نگرانیهایی که جامعه پزشکی این روزها با آنها مواجه است را چه مواردی میبینید؟
در حال حاضر، همکاران انتظارهای بسیاری از ما در زمینههای مختلف دارند، اما متأسفانه دست ما برای انجام برخی اقدامات بسته است. سازمان نظام پزشکی در تصمیمگیریهای کلان برای جامعه پزشکی اختیارات کافی ندارد. با ایدهها و تفکرات بزرگی برای کمک به همکاران وارد سازمان شدم، اما در برخی موارد نمیتوانیم کاری انجام دهیم که این موضوع بسیار آزاردهنده است. با این حال، اینکه بتوانم صدای همکاران را به گوش مسئولان برسانم و مشکلاتشان را بیان کنم، تا حدی آرامشبخش است.
جایگاه نظام پزشکی را در پیشبرد اهداف جامعه پزشکی چگونه میبینید و فکر میکنید این جایگاه چگونه باید احیا شود؟
باید اختیارات بیشتری به سازمان نظام پزشکی داده شود تا بتواند برای جامعه تحت پوشش خود اقداماتی انجام دهد. به عنوان مثال، در موضوع تعرفهها، نظام پزشکی باید تصمیمگیرنده باشد، زیرا این سازمان به مشکلات پزشکان آگاهی دارد و میتواند بهتر آنها را حلوفصل کند. هر سال در این خصوص بحث و تبادل نظر صورت میگیرد، اما بینتیجه میماند.
مهمترین چالشی که این روزها حوزه پاتولوژی با آن مواجه است را در چه میبینید؟
تهیه تجهیزات، مواد اولیه و کیتهای باکیفیت برای آزمایشگاهها بسیار دشوار شده است و در صورت یافتن، با قیمتهای سرسامآوری مواجه هستیم. این مشکلات در حوزه تخصصی ما بسیار زیاد و آزاردهنده است.
فکر میکنید افزایش تعامل و مذاکرات نظام پزشکی با کدام ارگانها یا سازمانها میتواند به جامعه پزشکی در رسیدن به اهدافش کمک کند؟
اگر سازمان بتواند با شرکتهای تجهیزات پزشکی و تأمینکنندگان کیتها ارتباط برقرار کند و نظارتی بر آنها داشته باشد تا سوءاستفاده نکنند، میتواند مؤثر باشد. البته این کار دشواری است. ما نیز ناچاریم برای ارائه خدمات بهتر به بیماران، وسایل را با هزینههای بالا تهیه کنیم.
وضعیت آموزشی رشته پاتولوژی را در کرمان چگونه ارزیابی میکنید؟
زمانی که تحصیل در رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی کرمان آغاز کردم، بیمارستانهای استان تنها خدمات درمانی ارائه میدادند و خدمات آموزشی نداشتند. اساتید به صورت پروازی به کرمان میآمدند و از صبح تا شب تدریس میکردند و ما نیز با اشتیاق از این فرصت استفاده میکردیم. اما اکنون، وقتی برای تدریس به کلاس میروم، پس از نیم ساعت دانشجویان با گفتن «استاد خسته نباشید» کلاس را به پایان میرسانند. احساس میکنم استاد باید انرژی مضاعفی را برای دانشجویانی بگذارد که علاقهمند به حضور در کلاس نیستند.
تراکم دانشجویان بسیار افزایش یافته و هر سال بدون افزایش امکانات یا فضا، تعداد زیادی دانشجو پذیرفته میشود. در بیمارستانها میبینیم که یک استاد با تعداد زیادی دانشجو وارد اتاق بیماران میشود. این مسئله در پاتولوژی نیز وجود دارد؛ باید با تعداد زیادی دانشجو به آزمایشگاههایی برویم که امکانات کافی ندارند و زمان محدودی در اختیار ماست.
مسئله دیگر، از بین رفتن حرمت میان استاد و دانشجو است. گاهی مشاهده میکنم دانشجویان در کلاس رفتارهای نامناسبی دارند یا بدون اجازه وارد کلاس میشوند. من تدریس را بسیار دوست داشتم و از آن انرژی میگرفتم، اما در آخرین کلاسی که برگزار کردم، خوشحال بودم که بازنشسته میشوم و دیگر تدریس نمیکنم.
با توجه به مسائلی که فرمودید، توصیه شما به جوانان برای رعایت اخلاق حرفهای چیست؟
اجازه دهید ابتدا یک موضوع را بیان کنم. مدتی پیش، مادرم به دلیل بیماری حدود ۱۵ روز در یکی از بیمارستانهای کرمان بستری بودند. روز آخر با رفتار نامناسب یک خانم دکتر متخصص روبرو شدم و بعد از ویزیت مادرم توسط ایشان، به ایستگاه پرستاری رفتم که شاید بتوانم نصیحتی بکنم. خودم را معرفی کردم: «دکتر نبیپور هستم، متخصص پاتولوژی و بازنشسته دانشگاه». آن خانم دکتر جوان، در حالی که به صورتم نگاه میکرد، گفت: «خب؟». از این رفتار بسیار شوکه شدم و فراموش کردم چه میخواستم بگویم!
مشکلات و خستگیهای کار پزشکی بسیار زیاد است، اما دلیل نمیشود رفتار و برخورد صحیحی نداشته باشیم. همیشه توصیهام این بوده که مشکلات شخصی را به محل کار انتقال ندهید و بالعکس. باید بهصورت مداوم، اخلاق پزشکی در هر سطحی به پزشکان آموزش داده شود؛ حتی بیشتر از کنفرانسهای علمی، به این آموزشها نیاز داریم.
کارنامه نظام پزشکی کرمان را تا اینجا چگونه ارزیابی میکنید؟
در مدتی که در سازمان بودم، تمام تلاش همکاران حل مشکلات و مسائل بوده است، اما متأسفانه اختیارات کافی ندارند. مانند مدیری هستند که اختیار مالی و اداری ندارد. اعضای جوان و خوشفکری داریم که علاقهمند به انجام کارهای مؤثر هستند، اما دستشان بسته است. هرچند به نظر من، نسبت به سازمانهای نظام پزشکی استانهای دیگر، نظام پزشکی کرمان عملکرد بسیار خوبی داشته است.
راز انرژی فوقالعاده شما چیست و چگونه همچنان با قدرت مشغول فعالیت هستید؟
من کار و ارتباط با مردم را بسیار دوست دارم و این تعامل به من انرژی و انگیزه میدهد. همیشه دوست دارم به مردم کمک کنم و با آنها صحبت کنم. زمانی که در بیمارستان شفا مشغول به کار بودم، اگر بیماری نیاز به نوبت رادیولوژی داشت، همراه او میرفتم و برایش نوبت میگرفتم. حتی دادن یک لیوان آب به افراد به من انگیزه و انرژی میداد.
از خاطرات و تجربیات دوران تدریس خود بفرمایید.
از سال ۱۳۷۰ که وارد دانشگاه شدم و گروه اول پزشکی را آموزش دادم، دانشجویانی چون دکتر شادکام (متخصص زنان)، دکتر کمالاتی (اورولوژیست)، دکتر همتی (انکولوژیست)، دکتر مصدق و… را تدریس کردم. چندین سال بعد، فرزندان آنها را نیز آموزش دادم که این خاطره بسیار خوشایندی برای من بود. دانشجویان دورههای اول بسیار خوب و قدردان بودند. به یاد دارم زمانی به دلایلی قصد تدریس نداشتم و بعد متوجه شدم که دانشجویان اعتصاب کرده و گفته بودند تا زمانی که دکتر نبیپور بازنگردند، سر کلاس نمیرویم. این خاطرات برای من بسیار ارزشمند است.
به عنوان سخن پایانی، اگر مطلبی هست که فکر میکنید جامعه پزشکی یا سازمان نظام پزشکی باید از آن آگاه باشد، لطفاً بفرمایید.
بیش از هر چیز، باید روی اخلاق پزشکی کار شود. باید این موضوع را در ضمیر ناخودآگاه همکاران جوان بیدار کرد. در این صورت، پزشک و مراجعهکنندگان ارتباط بهتری خواهند داشت. دانشگاهها و مراکز درمانی با برگزاری کلاسهای آموزش اخلاق حرفهای میتوانند به پزشکان جوان کمک کنند. این کار نیاز به هزینه زیادی ندارد؛ انسانیت را نمیتوان خرید.
متشکرم.