
گفتگو با دکتر کیانوش قاسمی
از تاسیس انتقال خون کرمان تا ریاست دانشکده پزشکی
دکتر کیانوش قاسمی، متولد خرداد ۱۳۳۵ در لاهیجان هستند و سال ۱۳۵۴ وارد دانشکده پزشکی شهید بهشتی تهران شدند. فارغالتحصیلی ایشان مصادف با آغاز جنگ تحمیلی بود.
سال ۱۳۶۱، خدمت سربازی خود را بهعنوان پزشک عمومی در کرمان آغاز کردند و در آن دوران با تأسیس سازمان انتقال خون کرمان، گامی مهم در جهت تامین خون مورد نیاز رزمندگان برداشتند. همچنین با راهاندازی پایگاههای اهدای خون در جنوب شرق کشور، از جمله یزد، بندرعباس و سیستان و بلوچستان، به رزمندگان مستقر در مناطق عملیاتی خدماترسانی میکردند.
پس از پایان خدمت سربازی، دکتر قاسمی دوره طرح پزشکی خود را در بیمارستان آیتالله کاشانی کرمان گذراندند و بهعنوان پزشک عمومی و مسئول پلیکلینیک به بیماران خدمت میکردند. پس از اتمام طرح، ایشان مسئولیت ریاست این بیمارستان را بر عهده گرفتند.
سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲، دوره تخصصی مغز و اعصاب را با موفقیت پشت سر گذاشته و مجدداً به کرمان بازگشتند. با نظر دانشگاه علوم پزشکی کرمان، براى بار دوم در بیمارستان آیتالله کاشانى کار خود را شروع کردند و تاکنون نیز ادامه دارد.
در حال حاضر، با وجود بازنشستگی، دکتر قاسمی همچنان به فعالیتهای پزشکی مشغول هستند و بهعنوان رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد کرمان، در زمینههای علمی، آموزشی و کمیسیونهای پزشکی فعالیت دارند.
ایده پایهگذاری سازمان انتقال خون در کرمان از کجا شروع شد؟
در دوران خدمت سربازیام در کرمان، با حمایتهای بیدریغ دکتر شریفی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان، و با همکاری استاندار وقت، آقای مرعشی، امامجمعه محترم کرمان، آقای جعفری، و مسئولین محترم وزارتخانه، اقدام به تأسیس سازمان انتقال خون کرمان نمودم.
در گام نخست، با برگزاری جلسات متعدد و جذب نیروهای لازم، اقدام به آموزش آنها در سازمان انتقال خون مرکزی تهران کردیم. پس از حدود ۹ ماه، این نیروهای مجرب به کرمان بازگشتند و فعالیت رسمی سازمان انتقال خون آغاز شد. بیمارستان زنان واقع در خیابان ناصریه، که به این منظور بازسازی شد، به یکی از مجهزترین و پویاترین پایگاههای انتقال خون کشور تبدیل گردید و همواره در ارائه فرآوردههای خونی با کیفیت پیشرو بوده است.
چگونه به سازمان نظام پزشکی کرمان ورود پیدا کردید و ریاست شورای حل اختلاف سازمان را بر عهده گرفتید؟
با توجه به درخواست سازمان نظام پزشکى و تشویق همکاران و همینطور انگیزه اصلی من برای ورود به این سازمان، احساس مسئولیت نسبت به جامعه پزشکی و بیماران بود. این کار بسیار حساس و پیچیدهای بود که نیازمند دقت و عدالت در تصمیمگیریها بود. در حوزه پزشکی، گاهی اوقات حوادثی رخ میدهد که ممکن است به دلایل مختلفی باشد. در چنین شرایطی، هم بیماران انتظار رسیدگی مناسب دارند و هم پزشکان نیازمند حمایت هستند.
به نظر من، باید سازوکاری ایجاد شود تا ضمن برخورد با تخلفات پزشکی، از حقوق قانونی پزشکان نیز دفاع شود. همکاری نزدیکتر سازمان نظام پزشکی و دستگاه قضایی در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. هدف این همکاری باید ایجاد تعادل بین حفظ حقوق بیماران و حمایت از پزشکان باشد.
از خاطرات خود در دوران ریاست شورای حل اختلاف سازمان بفرمایید؟
خاطرات بسیاری از ابراز رضایت بیماران و همکارانم در ذهن دارم. یکی از این خاطرات مربوط به آقای مسنی از شهرستان جیرفت بود که به دلیل مشکلی در چشم، شکایتی را مطرح کرده بود. با بررسی دقیق پرونده، مشخص شد که خطایی پزشکی رخ نداده است. خوشحالی این بیمار از اینکه به شکایت ایشان رسیدگی شده بود، برایم بسیار ارزشمند بود.
مورد دیگری که به یاد دارم، مربوط به یک خانم وکیل بود که پس از عمل تیروئید با مشکل فلج عصب حنجره مواجه شده بود. این خانم با کلی کتاب قانون به ما مراجعه کرد و با عصبانیت گفت: «با این کتابهای قانون، تخلفات پزشکی رخ داده است.» بعد از اینکه صحبتهایش تمام شد، گفتم: «شما که قانوندان هستید، توقع بیشتری از شما میرود. خطاهای پزشکی در همهجای دنیا ممکن است رخ دهد و هدف پزشکان همیشه ارائه بهترین خدمات است. این موارد در کار پزشکی ناخواسته رخ میدهد. قانون ما از قانون شما قویتر است، چون قانون پزشکی، قانون خدمت و اخلاق است.» خوشبختانه ایشان قانع شدند و رفتند. بعد از مدتی با بنده تماس گرفتند و گفتند: «من خیلی عصبی بودم اما حرفهای شما باعث آرامش من شد و از پزشک هم تشکر کردم.»
این مسائل در حرفه پزشکی بسیار زیاد است، اما ارگانی که باید این مسائل را حلوفصل کند و برخورد منصفانه و اخلاقمدارانه داشته باشد، سازمان نظام پزشکی است که در این زمینه کمی ضعیف عمل میکند و باید جدیتر به این مسائل بپردازد. البته دخالت سازمانها و ارگانهای دیگر بر عملکرد نظام پزشکی تأثیر منفی گذاشته است که هم به ضرر مردم و هم جامعه پزشکی است.
عملکرد سازمان نظام پزشکی کرمان را چگونه میبینید؟
سازمان نظام پزشکی کرمان تلاشهای ارزشمندی برای حمایت از جامعه پزشکی استان انجام داده است و مدیرانی که وارد این سازمان شدند، افرادی وظیفهشناس، توانمند و آگاه بودند، آنها خدمات برجستهای انجام دادند و بسیار پیگیر مسائل بودند. اما متأسفانه همیشه سازمان نظام پزشکی آزادی عمل و اقتدار نداشته که بتواند به همهجا ورود پیدا کند و بهطور مؤثر عمل کند. این مسئله در تمام سازمانهای نظام پزشکی استانها دیده میشود و مختص کرمان نیست.
سازمان نظام پزشکی باید با افزایش حمایتها و ارائه خدمات مؤثرتر، انگیزه و روحیه همکاران پزشک را تقویت کند. پزشکان بهعنوان ستونهای اصلی نظام سلامت نیازمند سازمانی قوی هستند که بتواند از حقوق حرفهای آنها دفاع کند.
آینده پزشکی را چگونه میبینید؟
بنده اکنون مسئول دانشکده پزشکی بخش بیماریهاى مغز و اعصاب و جراحى مغز و اعصاب هستم و هر سال حدود ۱۰۰ نفر دانشجو وارد دانشگاه میشوند. مسئولیت آموزش و تربیت پزشکان وظیفهای خطیر و حساس است. پزشک بودن فقط علم و توانایی حرفهای نیست. ما باید به دانشجویان پزشکی یاد بدهیم که در کنار علمی که میآموزند، باید با مردم جامعه عجین شوند و از تواناییهای خود برای بهبود سلامت و رفاه مردم استفاده کنند.
متأسفانه، دخالتهای بیجا و نامرتبط در حوزه پزشکی میتواند به جایگاه و اعتبار این حرفه لطمه زده و باعث دلسردی پزشکان شود. بسیاری از همکاران سعی میکنند جایگاه و موقعیت جامعه پزشکی را حفظ کنند و مسائل اخلاقی، عاطفی و خدمتی بیماران را لحاظ کنند. این نیازمند حمایت و توجه ویژه به دانشجویان پزشکی است تا جامعه پزشکی را از گزند و آسیب حفظ کند.
اکنون دیگر آن دلگرمی و احساس مسئولیت در میان دانشجویان و رزیدنتها دیده نمیشود و حتی آموزش و خدمات پزشکی را آسیبدیده میبینم که دلیل آن نبود ارگان حمایتی است. اگر آموختههای علمی و احساس مسئولیتی که نسبت به بیمار داریم دچار آسیب شود، همهچیز دچار مشکل میشود. مردم به جامعه پزشکی نیاز دارند و چه بهتر که با دادن قوت قلب به همکاران، این افراد با علاقهمندی به کارشان ادامه دهند.
امروزه کمتر کسی به سمت تخصصهای پزشکی گرایش پیدا میکند. سرخوردگی و ناامیدی دلهای جوان را از این حرفه دور کرده است. بیشک، این وضعیت نیازمند بازنگری جدی است.
شما برای پزشکان عمومی که قصد ورود به رشته نورولوژی را دارند چه توصیهای دارید؟ آیا در حال حاضر رشته خوبی است؟
جامعه نورولوژی در سطح کشور یکی از گروههای تخصصی است که بسیار فعال هستند و همواره در کنگرههای نورولوژی بینالمللی شرکت میکنند تا دانش خود را بهروز نگه دارند. علم نورولوژی، علمی پیشرفته و گسترده است و هر سال مطالب جدیدتری وارد نورولوژی میشود. خوشبختانه، این رشته جذاب مورد توجه بسیاری از دانشجویان قرار گرفته است.
از نظر امکانات درمانی و تشویقی، جامعه نورولوژی کشور وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد، اما کمبود دارو بیماران را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
فکر میکنید رشته نورولوژی با ورود هوش مصنوعی تحت تأثیر قرار میگیرد؟
بله، قطعاً همینطور است. در حال حاضر هوش مصنوعی در تمام ابعاد رشته نورولوژی ورود پیدا کرده. این فناوری با دقت بسیار بالایی که دارد، به یاری جراحان اعصاب آمده و مرزهای دانش پزشکی را فراتر میبرد. بسیاری از عملهای پیچیده و ظریف که پیش از این در دسترس نبودند، اکنون با کمک هوش مصنوعی امکانپذیر شده است و این به پیشبرد علم نورولوژی کمک خواهد کرد. نهتنها در رشته نورولوژی بلکه در تمامی رشتههای پزشکی ورود پیدا کرده و کمکم جایگزین پزشکان خواهد شد.
شایعترین بیماریها در بحث نورولوژی که در استان کرمان وجود دارد، چه بیماریهایی است و تفاوتش با دیگر استانهای کشور چیست؟ آیا از نظر بیماریهای مغز و اعصاب در الگوی بیماریها در استان تفاوتی نسبت به بقیه استانها دیده میشود؟
شایعترین بیماریها در بحث نورولوژی در سطح کشور، سکتههای مغزی هستند که در رتبه اول قرار دارند. در استان کرمان، MS، صرع و تشنج بهطور قابلتوجهی شایع است. همچنین بیماریهای عمومی مانند میگرن، بیماریهای سردرد و سرگیجه، اختلالات تعادلی و بیماریهای عفونی که عوارض نورولوژیک به همراه دارند، نیز بسیار رایجاند. در مقایسه با سایر استانها، تفاوت خاصی در نوع بیماریها مشاهده نمیشود و الگوی بیماریها در استان کرمان مشابه سایر مناطق کشور است. با این حال، عواملی مانند شرایط آبوهوایی و تغذیه میتوانند در بروز این بیماریها تأثیرگذار باشند.
آیا موضوع سکته مغزی در کرمان به خوبی مدیریت میشود؟ در حال حاضر روشهای ترومبکتومی در کرمان اجرا میشود؟
بله، خوشبختانه در حال حاضر در بیمارستان شفا کرمان درمان سکتههاى مغزى حاد که در چند ساعت اول (۲-۳ساعت) مراجعه کنند، به طور اوژانسى تحت درمان با RTPA تحت نظر فلوشیب CVA قرار میگیرد که باعث نجات بیمار مىشود. این مرکز ۲۴ ساعته فعال است و مردم باید به محض شروع علایم به بیمارستان شفا مرجعه نمایند.
همینطور درمان ترومبکتومى و استنت در بیمارستان راضیه فیروز و پیامبر اعظم بصورت موردى توسط اینترونشنیست انجام مىشود. جراحى عروق هم کمک شایانى به این بیماران مىکند.
خوشبختانه کرمان داراى فوق تخصصهاى متعدد در زمینه Ms، صرع، اختلالات حرکتى، اینترونشنیست و استروک مىباشد.
همکاری اجتماعی و تبلیغ رسانهها در آگاه کردن مردم میتواند نقش بسیار مؤثری در پیشگیری از این وضعیت داشته باشد. رسانهها باید مردم را هوشیار کنند که زمانی که با علائم اولیه سکته مغزی مواجه شدند، به پزشک مراجعه کنند.
به یاد دارم که سالها پیش با رادیو و تلویزیون همکاری داشتم و در مورد بیماریهای مختلف نورولوژی صحبت میکردیم. این برنامهها باعث میشد مردم هوشیار شوند و از مشکلات و عوارض جدیتر جلوگیری کنند. در نهایت، این پیشگیریها نهتنها به نفع سلامت جامعه بلکه به کاهش هزینههای درمانی و اقتصاد کشور نیز کمک میکند.
از خاطرات خود در دوران طبابت بفرمایید؟
تمام دوران پزشکی من پر از خاطرات بهیادماندنی است. بیماری داشتم که از رفسنجان مراجعه کرده بود؛ خانم مسنی بود که حدود چهار روز بود دچار فلج دست و پا شده بود و عصبهای صورتش هم درگیر بودند. وقتی وارد مطب شد، شروع به گریه کرد. دلیل گریه کردنش را پرسیدم. گفت: «آقای دکتر، من فلج شدهام، نمیتوانم حرکت کنم و حتی غذا بخورم.» معاینهاش کردم و گفتم: «مطمئن باش که راه میروی.»
بیمار بستری شد و بعد از بررسی متوجه شدم بیماری گیلنباره دارد. درمان با IVIG و جلسات فیزیوتراپی را شروع کردیم و بهتدریج حس دست و پایش قویتر شد. به او گفتم: «حدود یک ماه طول میکشد تا بهتر شوی.»
حدود دو تا سه هفته بعد، برای ویزیت مجدد مراجعه کرد. اینبار با واکر راه میرفت. در کنار در ورودی به سجده افتاد و خیلی گریه کرد. با گذشت چندین سال، هنوز هم با یادآوری این موضوع، منقلب میشوم.
در پزشکی چنین مسائلی زیاد اتفاق میافتد. همیشه یک رابطه عاطفی بین پزشک و بیمار ایجاد میشود و بیمار شما را بهعنوان حامی و تکیهگاه میبیند.
راز انرژی فوقالعادهی شما چیست و چطور همچنان با قدرت مشغول فعالیت هستید؟
سبک زندگی انسان به ژنتیک و تربیت در محیط خانواده و اجتماع برمیگردد. محیط خانواده بسیار عاطفی و گرم بود که همین باعث انگیزه و اعتمادبهنفس در من شد. وقتی وارد دانشگاه شدم، اساتید ما فقط معلم نبودند بلکه مشاور، رفیق و حتی میتوانم بگویم یک پدر برای ما بودند.
در دوران دانشجوییام، یکی از اساتید ما، آقای دکتر آدیبیگ در بیمارستان لقمان بودند. یک روز در بیمارستان اسم من را از طریق پیج اعلام کردند که در نگهبانی با من کار دارند. وقتی رفتم، دیدم بیماری از شمال مراجعه کرده که از همشهریان من بود. او دچار اختلالات آتاکسی شده بود. همانطور که به سمت بخش میرفتم، دکتر آدیبیگ را دیدم که از بخش خارج میشدند. به سمت ایشان رفتم و گفتم: «استاد، یکی از همشهریانم به تهران آمده و مشکل تعادلی دارد.» سریع به سمت بخش برگشتند و شروع به معاینه بیمار کردند و دستوراتی را که باید انجام میدادم، به من گفتند. بیمار تحت درمان قرار گرفت و بهبود یافت.
این تجربه درس بسیار بزرگی برای من بود که از تمام داراییهای دنیا برایم باارزشتر است. سالهاست که با همین نگاه زندگی کردهام. حتی اکنون هم به دانشجویانم میگویم: «همه شما پزشک خواهید شد، اما اینکه چه نوع پزشکی باشید بسیار مهم است. سعی کنید همیشه تأثیرگذار و مفید باشید. شما برای خدمت به مردم ساخته شدهاید. کار پزشکی هیچگاه نباید خستگیپذیر باشد.»
به خاطر اعتقاد و مسئولیتی که بر عهده دارم و نیاز مردم به ما، هیچگاه احساس خستگی نمیکنم و تا زمانی که نفس دارم و قلبم میتپد، این مسیر را ادامه خواهم داد.
بهعنوان کلام آخر، اگر مطلبی هست که فکر میکنید جامعه پزشکی باید از آن آگاه باشد، لطفاً بفرمایید؟
من در جایگاهی نیستم که بخواهم برای همکارانم توصیهای داشته باشم؛ چراکه همکاران من انسانهایی فرهیخته و آگاه هستند. اما نباید فراموش کنیم رسالت ما چیست و چگونه باید با توانمندی و قدرت به کار خود ادامه دهیم. ما وظیفه داریم که به مردم خدمت کنیم.
در جامعه پزشکی، همیشه خدمات انسانی و اخلاقی نسبت به مسائل مالی ارجحیت داشته است و این ویژگی نقطه قوت ما است. توصیهام به همکارانم این است که اولویت ما همیشه خدمترسانی به بیماران است و این ارزش را حفظ کنیم؛ چرا که باعث آرامش وجدان ما خواهد بود.
متشکرم.