
گفتگو با دکتر سیمین شمسی میمندی
از تخصص پوست تا بنیانگذاری درماتوپاتولوژی در کرمان
دکتر سیمین شمسی میمندی جزو پیشکسوتان و از قدیمیترین متخصصین رشته پوست در کرمان هستند. ایشان متولد کرمان هستند و در خانوادهای فرهنگی کرمانی بزرگ شدهاند. در سال ۱۳۴۱، همراه خانواده به تهران نقلمکان کردند. دوران دبیرستان را در مدرسه خوارزمی تهران گذراندند. بعد از شرکت در کنکور، در دانشگاه پهلوی شیراز قبول شدند. ایشان دانشگاه پهلوی شیراز را به دلیل سیستم آموزشی به زبان انگلیسی انتخاب کردند و دوره پزشکی عمومی خود را در آنجا گذراندند. وی بلافاصله و بدون وقفه وارد دوره تخصصی بیماریهای پوست شدند.
در سال ۱۳۶۴، تخصص بیماریهای پوست و مو را از همان دانشگاه کسب کردند و در همان سال برای گذراندن دوران طرح، همراه همسرشان، دکتر شهریار دبیری، به اصفهان رفتند. یک سال بعد، در ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، به عنوان هیئت علمی برای گذراندن طرح از طرف وزارت بهداشت، به کرمان منتقل شدند. جالب است بدانید که دکتر شمسی میمندی، بعد از دکتر علیرضا فکری (بنیانگذار گروه پوست دانشگاه علوم پزشکی کرمان) دومین متخصص پوست در این استان بودند و تاکنون حدود ۶۰ دستیار تخصصی بیماریهای پوست از دانشگاه علوم پزشکی کرمان فارغالتحصیل شدهاند. ایشان همراه همسرشان واحد درماتوپاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمان را در سال ۱۳۷۰ تاسیس کردند.
چه چیزی شما را به سمت تخصص پوست سوق داد؟
وقتی من دوره پزشکی عمومیام را به اتمام رساندم، دانشگاه شیراز اعلام کرد که دانشجویان میتوانند در صورت علاقه، تخصص مورد نظر خود را ادامه دهند.
من به رشته بیماریهای پوست علاقه داشتم و در دانشگاه شیراز قانونی وجود داشت که باید یک سال به عنوان رزیدنت داخلی کار میکردیم و سپس سه سال تخصص بیماریهای پوست میخواندیم. من هم همین مسیر را طی کردم.
یکی از دلایلی که من این رشته را انتخاب کردم، تأثیر استاد ارزشمندم، آقای دکتر سدیفی، بود که علاقهام به بیماریهای پوست و مو را بیشتر کرد. علاوه بر این، رشته بیماریهای پوست جذابیت خاصی دارد؛ چون میتوانید بیماری را بهصورت بصری مشاهده و تشخیص داد و ارتباط نزدیکی با بیمار برقرار کنید. این ارتباط، که گاهی ۵۰ درصد درمان است، چیزی بود که احساس میکردم تواناییاش را دارم.
از نظر شما یک مشخصه مهم برای موفقیت در کار متخصصین بیماریهای پوست چیست؟
گذراندن دوره تخصصی رشته بیماریهای پوست بسیار مشکل است، بهویژه در سالهای اول و دوم رزیدنتی که بسیاری از دستیاران خسته و ناامید از ادامه آن میشوند. کسی که میخواهد وارد این رشته شود، باید صبر و مهارت برقراری ارتباط با بیمار را داشته باشد. اما سختیهای این رشته در کنار زیباییهایش فراموش میشود؛ چون وقتی بیمار نتیجه درمانش را میبیند و از آن خوشحال است، حس خوبی به پزشک هم منتقل میکند.
از خاطرات خود در دوران دانشجویی بفرمایید؟
در دوره پزشکی عمومی، در خوابگاه ارم شیراز زندگی میکردیم. این خوابگاه دقیقاً روبهروی باغ ارم بود و اتاقهای مجزا با چشماندازی زیبا داشت. امکاناتی مثل سالن تلویزیون، کنسرت، سینما و… در اختیار ما بود. حتی اداره رفاه دانشجویی کلاسهای رایگان برای آموزش رانندگی، موسیقی و خوشنویسی برگزار میکرد.
در دوران دانشجویی، چون متأهل بودم، دانشگاه به ما خانه داد و ماهانه ۳۰۰ هزار تومان کمکهزینه پرداخت میکرد. ما با همین پول سادهترین وسایل را برای خانه خود تهیه میکردیم. توقعات آن زمان خیلی کمتر بود، در حالی که امروز توقع جوانان بسیار بالاتر رفته است.
این روزها بحثهای زیبایی خیلی بین مردم طرفدار پیدا کرده؟ نظر شما در این رابطه چیست و چرا در جامعه از کارهای زیبایی استقبال میشود؟
زیبایی خواسته طبیعی انسان است، اما در ایران و خاورمیانه نسبت به کشورهای دیگر تمایل به کارهای زیبایی بسیار زیاد است. بخشی از این موضوع به تبلیغات فضای مجازی برمیگردد. متاسفانه بسیاری از افراد غیرمتخصص در این حوزه فعالیت میکنند، حتی در آرایشگاهها یا زیرزمین خانهها! این باعث شده متخصصین بیماریهای پوست وقت زیادی را صرف اصلاح مشکلاتی کنند که این افراد بهوجود آوردهاند.
یکی از دلایل گرایش مردم به این افراد، قیمت ارزانتر خدمات است. من که در مرکز پزشکی قانونی به عنوان کارشناس فعالیت دارم، موارد زیادی دیدهام که افراد به خاطر آسیبهای ناشی از این کارهای زیبایی مراجعه کردهاند. به نظرم، بخشی از این گرایش به دلیل مشکلات اجتماعی و خانوادگی است. افرادی که احساس کمبود میکنند، گاهی تصور میکنند زیبایی ظاهری میتواند به آنها اعتمادبهنفس و شخصیت دهد. در کشورهای دیگر نسبت به ایران، خانمها با این حجم از آرایش را نمیبینید اما در ایران علیرغم پوششی که دارند آرایششان بسیار زیاد است.
با توجه به صحبتی که فرمودید، چگونه میتوان جلوی این افراد را گرفت که به صورت غیرقانونی کارهای زیبایی انجام نگیرد؟
سازمان نظام پزشکی، معاونت درمان و تعزیرات باید این موضوع را جدی بگیرند. اما مردم هم باید آگاه شوند. ما در کرمان حدود ۴۰ متخصص بیماریهای پوست داریم. بهتر است از متخصصین در رادیو و تلویزیون دعوت شود تا مردم با اهمیت مشاوره تخصصی آشنا شوند.
رشته پوست و پاتولوژی جز رشتههایی است که در حوزه هوش مصنوعی خیلی پیشگام جلو میرود؟ فکر میکنید هوش مصنوعی میتواند جایگزین فلوشیپها شود؟
هوش مصنوعی کمک بزرگی به رشته ما کرده است، اما جایگزین تجربه و مهارت نمیشود. بسیاری از مشکلات پوستی با تجربه و معاینه دقیق برطرف میشوند. بنابراین، هوش مصنوعی میتواند ابزار مفیدی باشد، اما نمیتواند نقش پزشک را حذف کند.
وضعیت آموزشی رشته فلوشیپ آسیبشناسی پوست (درماتوپاتولوژی) را در کرمان چگونه ارزیابی میکنید؟
در کل کشور، کرمان عملکرد بسیار خوبی در این رشته داشته است. بنده به عنوان درماتولوژیست و دکتر دبیری پاتولوژیست، تاکنون دو نفر از متخصصین بیماریهای پوست بسیارعالی آموزش دادیم که یکی از آنها از بهترین اعضای هیات علمی در این رشته در دانشگاه مشغول به کار میباشد و نفر دوم به دلایلی وارد دانشگاه نشد اما بسیار توانا و کارآمد هستند.
از سال ۱۳۷۶ یک آرشیو جامع از نمونههای بیماران و نتایج پاتولوژی آنها تهیه کردیم که مشابهش در ایران وجود ندارد. این یکی از مواردی است که باعث شده رتبه دانشگاه علوم پزشکی کرمان در رشته بیماریهای پوست ارتقا پیدا کند.
بنده از سال ۱۳۶۰ که شروع به کار کردم، با وجود ۴۳ سال سابقه خدمت، به دلیل علاقهای که به آموزش دارم در دانشگاه ماندگار شدم و تا زمانی که بتوانم کار کنم در دانشگاه میمانم.
بنده و دکتر دبیری قصد ایجاد یک کنگره درماتوپاتولوژی در دانشگاه علوم پزشکی کرمان با حضور اساتید از خارج از کشور را داریم که هم درماتولوژیستها و هم پاتولوژیستها بتوانند شرکت کنند. چند سال پیش نیز اولین کنگره افضلیپور با محوریت پاتولوژی برگزار شد که چند مهمان از دانشگاه هاروارد داشتیم. برای این کنگره هم منتظر شرایط مناسب هستیم تا انجام گیرد.
چه توصیهای به دانشجویانی دارید که علاقهمند به ورود به این رشته هستند؟
رشته بیماریهای پوست یکی از بهترین رشتههای پزشکی است. شما همواره با بیمار در ارتباط هستید و میتوانید هم بهصورت کار خصوصی و هم آکادمیک فعالیت کنید. این رشته به شما این امکان را میدهد که تا هر سنی توانایی خدمت به مردم را داشته باشید، چون نیازمند قدرت بینایی و ارتباط با بیماران است.
از آقای دکتر دبیری برایمان بگویید؟ زندگی با یک پاتولوژیست چطور میگذرد؟
ما در سال ۱۳۵۶ ازدواج کردیم. در دورانی که همکلاس بودیم، او یکی از بهترینهای کلاس بود. ما همکاریهای فوقالعادهای با هم داشتیم. در سال ۱۳۵۸ اولین فرزند ما به دنیا آمد و زمانی بود که کشیکهای من شروع شده بود. یک شب من کشیک میدادم و شب دیگر ایشان.
در طول زندگیمان توافقهای بسیاری در امور روزمره زندگی، دانشگاهی و اجتماعی داشتیم. برای ارتقای کارمان به یکدیگر کمک میکردیم، مقالههای زیادی با هم نوشتیم و رزیدنتهای زیادی را آموزش دادیم. یکدیگر را تشویق میکردیم و به خانوادههای هم بسیار احترام میگذاشتیم. زمانی که به کرمان برگشتیم، ایشان اولین آزمایشگاه پاتولوژی را تاسیس کردند.
شما و آقای دکتر دبیری با مرحوم افضلی پور (بنیانگذار دانشگاه و بیمارستان کرمان) و همسرشون خانم فاخره صبا آشنایی داشتید. چگونه با یکدیگر آشنا شدید؟
مهندس افضلیپور از انسانهای بزرگ و بینظیر بودند. چیزی که یادم میآید مربوط به زمان فارغالتحصیلی دانشجویان پزشکی بود. همانجا خانم فاخره صبا و مهندس افضلیپور را ملاقات کردم. تصور نمیکنید این دو نفر از دیدن این دانشجویان چقدر لذت میبردند و من شانس این را داشتم که در طی چندین جلسه در خدمت این عزیزان باشم.
در خانه ما همیشه از خاطرات مهندس افضلیپور و خانم فاخره صبا گفته میشود. دکتر دبیری بیشتر از من با مهندس افضلیپور در ارتباط بودند. این دو نفر بسیار دوستداشتنی، ساده و تأثیرگذار بودند. خانم فاخره صبا در موسیقی بسیار درخشان بودند. من همیشه محو شخصیت این دو اسطوره بودم. تحولی که در کرمان ایجاد شده به خاطر این دو شخصیت بوده است.
به عنوان کلام آخر، اگر مطلبی هست که فکر میکنید جامعه پزشکی باید از آن آگاه باشد، لطفا بفرمایید؟
جامعه پزشکی در حال حاضر بسیار مظلوم واقع شده و پزشکان زحمات بسیار زیادی میکشند. پزشکان جوان ما تحت فشار هستند و به آنها اهمیت در خورشان، داده نمیشود. توصیه من به پزشکان این است که علیرغم تمام مشکلات و سختیها موظف به حفظ رسالت خود بوده و با تلاش در ارتقا علمی همواره در راستای درمان بیماران، نهایت تلاش خود را داشته باشند. چرا که ما مدیون قدردانی و احترام از طرف بیماران و جامعه هستیم.
متشکرم.